سه گانه ای به نام برداشت

یادداشت احسان مهدوی، گرافیست و طراح پیرامون تاثیر، تقلید و سرقت از آثار هنری

«برداشت»از آثار هنری بحثی است که همیشه مردم و اهالی هنر را به خود مشغول ساخته . این بحث در رویدادهای اخیر هنری مهشد نیز همیشه در میان بوده است.

گاه مخاطبان ، آثار را کپی می دانند ، گاه هنرمندان آن را شباهت اتفاقی احساس می نمایند گاه نیز کارشناسان، کپی را جهانی شدن تعبیر می کنند.

«برداشت» ، از صحیح ترین شکل ممکن تا غلط ترین آن بر روی لبه تیغ است و فقط یک قدم از خیر تا شر آن فاصله دارد.

آنچه که در این بحث بیان خواهم نمود، بر اساس نظریات طراح بزرگ معاصر آقای «میلتون گلیزر» است

برداشت در اثر هنری را به سه دسته می توان تقسیم نمود، تاثیر تقلید و سرقت .

تاثیر :

در اثر علاقه هنرمند به هر چیزی، تاثیر شکل می گیرد و سپس به گونه ای خاص در اثر وی نمایش داده می شود. این عکس العمل در بعضی آثار ناخودآگاه و در بعضی نیز آگاهانه رخ می دهد. اساساً تاثیر اتفاق بسیار خوشایندی است و رشد تمدن و فرهنگ بشری به آن بستگی دارد تاثیر باعث بسط تاریخ ، هویت، طبیعت ، استعداد و حرکت این ها در طول زمان می شود.

هنرمند گاه از عناصر طبیعت، گاه از آثار هنری و گاهی از چیزهای غیر عینی مثل رفتار یا حتی صورت تاثیر می پذیرد و آن را در اثر خود بروز می دهد.

در واقع تاثیر رشته دراز هستی است که همه چیز را در طول اعصار به هم پیوند می دهد تاثیر اغلب در فضای خارج از هنر شخص هنرمند رخ می دهد، به عنوان مثال گرافیک از نقاشی، معماری از مجسمه، تئاتر از ادبیات و ... هنرمند متاثر با جان و دل ، منبع الهام را در وجود خود می پروراند و به شکلی شخصی آن را ارائه می دهد.

تاثیر، گاه خیلی شبیه منبع اصلی و گاه خیلی دور از آن است، شاید بهترین مثال از این نوع «دوچرخه پدری» باشد که هنرمند از دوچرخه پدر خود برای خلق این اثر، تاثیر پذیرفته است.

تقلید :

تقلید آن گاه رخ می دهد که هنرمند پوسته ظاهری منبع برداشت را دریافت نموده باشد و در واقع با این روند نمونه ای از یک اثر را شبیه سازی  می کند.

تقلید در هنرهای سنتی جنبه ای مثبت برشمرده می شود. هنرهایی که باید سینه به سینه از نیاکان به ما منتقل شوند تا ما نیز آن ها را به آیندگان تحویل دهیم . در این هنرها تقلید بسیار حائز است، چرا که دخل و تصرف در آن منجر به انحطاط هنرهای سنتی می گردد.

اما در رابطه با هنرهای جدید و  خلق یک اثر، تقلید از ارزش های آن می کاهد و آن را در مقام یک بدل یا نسخه شماره دو نگه می دارد.

تقلید به تعریف «اصل» (یا همان اورجینال) بستگی دارد، در جوامع مدرن «اصل» یعنی «جدید» و در جوامع سنتی «اصل» یعنی «مبدا»

اگر بدانیم که این نوع آثار ، شاهکار نیستند و تنها نمونه شبیه سازی شده اند از یک شاهکار می باشند ، شاید بد نباشد که هراز چندی آثار ماندگار دنیا را برای شهروندان شهرمان ارائه دهیم در این بخش بهترین مثال «درخت راهنمایی» است که در بیش از پنج شهر دنیا از جمله مشهد، بازآفرینی شده و همگان نیز بدین امر واقفند.

سرقت :

سرقت یا همان کپی (بدون اعلام و اجازه) ، دزدی است و دزدی فرهنگی، هزاران بار زشت تر از انواع دیگر دزدی است، متاسفانه نبود راه قانونی برای مقابله با این گونه آثار جعلی، راه را برای بروز آن آسان نموده است.

کشف سرقت در هنر بسیار پیچیده است و این اتفاق زمانی آشکار می شود که کار انجام گرفته و از سوی مردم دیده شده با شد.

امروزه به سادگی همه آثار بزرگ دنیا در دسترس قرار دارد و قرنطینه ایده گشوده شده است.

در یک کلام، سرقت هنری یعنی شخص هنرمند نما اثر فرد دیگری را به نام خود ارائه دهد.

تفاوت تاثیر، تقلید و سرقت

بزرگ ترین تفاوت این سه در این است که هنرمند در تاثیر و تقلید به منبع خود اعتراف می کند اما هنرمند متقلب ، در سرقت به منبع خود اعتراف نمی کند.

همچنین در آثاری که به سرقت رفته شده هدف اصلی، کسب «سود و ثروت» بوه اما آثاری که تحت تاثیرند، به هدف «آفرینش» خلق شده اند.

در فعالیت های هنری ، مدیریت هنری شهرداری مشهد که در چند سال اخیر شهرمان را زینت بخشیده، هر سه مورد رخ داده است که البته مورد سوم بسیار به ندرت بوده اما اساس کار غیر قابل اجتناب می باشد خوشبختانه بسیاری از هنرمندان شهرمان، تاثیرات شگرفی از طبیعت، فرهنگ و هنر و تاریخ ایران زمین پذیرفته اند. و آن را با روح زمانه و زندگی امروز مردم در آمیخته و به ظهور رسانده اند.